تاریخ انتشار :يکشنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۴ ساعت ۱۳:۰۶
اینکه میوه های استوایی کِی و از کجا سر از سفره سرخ و سبز یلدای ما ایرانی درآورد؟ حکایت جالبی دارد...
یلدای ایرانی با تجویز میوه‌های استوایی!
شبکه‌های اجتماعی تقریباً هیچ گوشه فتح نشده‌ای در جامعه و خانه مردمان دنیای امروز و ما ایرانی‌ها باقی نگذاشته‌اند. رفتار، پوشش، سبک زندگی و خیلی چیزها را تغییر داده‌اند. یکی از تأمل‌برانگیزترین‌ها اما ردپای تأثیر این شبکه‌ها بر رسوم کهن ملی و مذهبی است. دنیای مجازی، تا جایی تاخته که حتی برای خوردوخوراک ما هم تصمیم می‌گیرد. مثلاً برای اینکه چگونه با کدام وسایل و خوراکی‌ها سفره یلدا و نوروز را بچینیم تا مبادا از به‌روز بودن و لوکس به نظر رسیدن در دنیای پر نمایش مجازی جا نمانیم.

امروز تحت همین تأثیر، بعضی سعی می‌کنند از پشن فروت و آناناس گرفته تا بلوبری و پاپایا و انواع میوه‌های گران‌قیمت استوایی را به هر قیمت شده تهیه کنند تا سفره یلدایشان گران‌قیمت‌تر، لوکس و حسابی خاص جلوه کند. عطش دریافت لایک و نظر در فضای مجازی بر همه چیز مقدم شده، حتی بر فلسفه و آداب‌ورسوم اصیل و ایرانی خودِ شب یلدا!

درآمد به ریال، ادا به دلار!
آنهایی که رفت‌وآمدی به میدان میوه‌وتره‌بار بزرگ و اصلی شهر تهران دارند، خوب می‌دانند که وقتی پا به آن می‌گذاری رسماً وارد یک شهر بزرگ خوش‌رنگ و لعاب پر از میوه، سبزی و صیفی‌جات می‌شوی. تعداد سوله‌ها و غرفه‌ها چنان زیاد است که اگر بلد راه همراهت نباشد، هی دور باطل می‌زنی. اینجا هر قسمت، راسته فروش چند قلم میوه و صیفی‌جات مشخص است.

غرفه‌ها از جان آدمیزاد تا شیر مرغ برای فروش دارند. فروش عمده است و تنها کسانی اینجا می‌آیند که عهده خرید می‌کنند. میوه فروش‌ها و... فازبندی‌ها مشخص است برای مثال، آنهایی که میوه‌های مجلسی و لوکس می‌خواهند سراغ فاز یک می‌روند. مشغول گشت‌وگذار در همین فاز هستیم که گفتگوی دو نفر از حجره‌داران توجه ما را به خود جالب می‌کند: «حسین داداش! باورت میشه مَرده با یه لیست اومده میوه برای شب چله سفارش بده، یکی نیست بگه مرد حسابی پاپایا و بلوبری به چه درد شب یلدا می‌خوره؟ طرف فکر کرده ما اینجا میوه دونه ای می‌فروشیم!» بعد با صدای بلند همراه آن یکی هم‌حجره‌ای خود می‌خندد. مردی که حسین صدا زده شده بود، می‌گوید: «می‌گفتی تو که پول نداری این پُزهام بهت نیومده!» یک مشتری رهگذر هم حرف دو مرد را شنیده، نیم‌نگاهی به من می‌اندازد و با پوزخند و در واکنش به آنچه شنیده می‌گوید: «بنده خدا حواسش نبوده، درآمدش به ریال و ادا و اصولش به دلاره!»

سینی میوه ۲۰میلیون تومانی
لازم نیست حتماً راهی میدان میوه و تره‌بار شویم تا تب خرید میوه استوایی وارداتی و گران‌قیمت را توسط گروهی خواص ببینیم. هر کس تلفن همراه هوشمند معمولی و حساب کاربری اینستاگرام داشته باشد دست کم یکبار هم که شده، هیاهوی فروش و تبلیغ این میوه‌ها را دیده است. مغازه‌دارانی که مباهاتشان این شده که هر خوراکی خارجی و میوه‌های کم‌پیدای استوایی که این روزها در چهارگوشه دنیا تبلیغ می‌شوند را می‌توان در قفسه مغازه‌های خاص و لاکچری فروششان پیدا کرد. بعضی‌هایشان حتی یک سینی شامل چند برش از انواع این میوه‌ها آماده کرده‌اند و می‌فروشند که از ۲۰ تا ۳۰ میلیون تومان هم قیمت دارد. سبد این میوه‌ها هم بین ۶۰ تا صد میلیون!

عبارت‌هایی که برای تبلیغ خاصیت این میوه‌ها به کار گرفته می‌شود هم، جالب است: بمب انرژی، اکسیر زندگی، خداحافظی با هرچه بیماری و.... میوه‌های استوایی معمولاً طبع گرم و خاصیت دارند اما اغراق درباره این خواص، ترفندی است که قیمت بالای آن را در ذهن مشتری منطقی جلوه دهد. میوه‌هایی که اعداد درشتی برای فروششان گفته می‌شود از دانه‌ای 200 هزار تومان گرفته تا حدود دو میلیون! میوه‌های قاچاق یا وارداتی که بهایشان با نرخ روز دلار محاسبه می‌شود.ادعا هم می‌شود که بسیار کمیاب‌اند. آن دسته از افرادی که کمی اهل جستجو در فضای مجازی هستند، اما خوب می‌دانند که بعضی از این اقلام چند سالی است که در استان‌های با آب‌وهوای مرطوب و گرمسیری کشور خودمان برداشت می‌شوند.

رژیمی، استوایی، یلدایی!
از هیاهوی فروشندگان میوه‌های استوایی که بگذریم، بعضی دیگر از ما حتی شاید فخرفروشی بلاگرها و بعضی افراد در اینستاگرام را دیده باشیم که با چیدن حجم قابل‌توجهی از میوه‌های استوایی در ظروف پذیرایی، زرق‌وبرق زندگی خودشان را به رخ می‌کشند. چهره‌هایی که معمولاً ادعاهای عجیبی هم دارند مانند آن دختر جوان که صفحه فروش لوازم ورزشی دارد. او در داستان‌های روزانه صفحه‌اش غذاهای رژیمی یا آماده‌کردن صبحانه مقوی برای خانواده را آموزش می دهد و حالا برای اینکه از فضای «یلدا» غافل نمانده باشد، چیدمان میز رژیمی یلدایی با ترکیب‌کردن دانه‌های انار و آواکادو را آموزش می‌دهد. دسر استوایی عصر یلدا و پس از باشگاه هم جالب است ترکیب انبه، موز، بلوبری و کینوا و یک برش هندوانه یا یک قاچ لبو. نام این ترکیب هم شده انرژی‌بخش و سم‌زدا!

مسابقه بین پشن فروت و پرتقال!
آن بلاگر دیگر هم می‌گوید که اگر تا امروز میوه‌های شفابخش را در سبد تغذیه خانواده جا نداده‌اید، چیدمان سفره یلدا بهترین فرصت است. بعد برای اینکه حلال‌واری کار و توصیه کرده باشد، میز میوه‌های استوایی را برای یلدا را تزیین می‌کند که آشناترین قِسم آن برای ما همان میوه درخت کاج، پوست هندوانه و ازگیل در حاشیه میز است و البته برگ‌های زرد و نارنجی شده پاییزی چنار. توی هندوانه را خالی و با آناناس، بلوبری، فیجوآ، نارگیل و میوه اژدها تزیین کرده است! خانم بلاگر ادعا می‌کند کم‌خونی فوق‌العاده شدیدش را هم با میوه اژدها درمان کرده، وقت آن رسیده ما که پست او را می‌بینیم با میوه‌های مرسوم و آشنا خداحافظی و به داروخانه میوه‌های استوایی تعظیم کنیم! او ادعا می‌کند پشت فروت صد برابر پرتقال خودمان خاصیت دارد...

شیره انگور مقوی تر از میوه اژدها!
اگر اهل خواندن نظرات کاربران پای پست‌های تبلیغ زندگی بلاگری آن هم با چاشنی میوه‌های استوایی باشیم به نکات جالبی برخورد می‌کنیم. نظراتی که برخی غم‌انگیز و مایه تأمل هستند و برخی دیگر نقادانه و نغز. مثلاً پای پست همان خانم بلاگر که گفته بود، میز یلدا را استوایی بچینید کاربری به نام «مهرسا» نوشته: ما جهان‌سومی‌ها همیشه باید حسرت همه چیز رو بخوریم حتی خوردن یه تکه آناناس رو! خودت حقیری از کلمه‌به‌کلمه نظرش می‌بارد...

کاربر دیگری هم نوشته: پول مردم به خرید میوه‌های خودمون نمی رسه این تبلیغ میز استوایی یلدایی دیگه چه سمی بود، من دیدم!«سامان» هم طبق آنچه در قسمت معرفی صفحه‌اش نوشته متخصص نرم‌افزار است. او نوشته: بلاگر نه؛ بازاریاب میوه‌های استوایی!

خانمی هم که صفحه طب سنتی دارد و نامش بشیری است، می‌گوید: خیلی راحت با مصرف هر روز یک قاشق شیره انگور می تونید طی چند ماه بدترین کم‌خونی رو هم درمان کنید نیازی به خوردن میوه اژدها نیست...»

حرف یک آقای میان‌سال که با لحن پدری که سرپرست خانوار است، نظرش داده هم خواندنی است: صافکارم حقوقم کفاف یه زندگی معمولی رو میده، تو رو خدا با این اداها زندگی مردمو بهم نریزین. اونی که پولش نمی رسه باید سرش رو بذاره زمین بمیره؟! پول مگه علف خرسه...

بابای خوب یعنی بابای لاکچری!
خاستگاه میوه‌های گرمسیری و استوایی بخشی از آسیا و آفریقاست؛ بنابراین واردات این میوه‌ها آن هم با محاسبه نرخ روز ارز، اصلاً کم‌هزینه نیست. خروج ارز از کشور آن هم در شرایطی که کشور با انواع تحریم و دشواری برای ارزآوری روبروست، موضوع کم‌اهمیتی نیست.

از طرفی، تحریم‌ها و جنگ نابرابر اقتصادی، سودجویی دلالان و مشکلات اقلیمی، هزینه تمام شده کالاهای داخلی را هم بالا برده است چه برسد به واردات میوه های گرمسیری. فرهنگ دینی و ملی ما هم تا بوده ما را به این سفارش کرده که هوای اقوام و همسایه را داشته باشیم. پیامبر(ص) می فرمایند: «چنانچه میوه خریدی مقداری از آن را به همسایه‌ات بده، اگر هدیه نکردی مخفیانه به خانه ببر. میوه را به دست فرزندت نده مبادا با نشان‌دادن آن به کودک همسایه ناراحتش کند...»

حالا این اخلاق نبوی را بگذاریم روبروی آنچه در دنیای امروز و مجازی مرسوم شده! میوه‌آرایی و سفره‌آرایی یا عکس‌انداختن با سبدهای پر از آجیل و میوه‌های گران‌قیمت و چیدمان یلدایی با هزینه‌های گزاف را بینیم. اینکه یلدا یک مناسبت ایرانی است و تمام‌عیار باید ایرانی برگزار شود را هم. کم‌لطفی مجازی‌ها را ببینیم مثلاً همین کم‌توجهی به اینکه پدری که رفتگر است با درآمد کار آبرومندانه‌اش توانسته کمی آجیل، میوه و ملزومات شب چله بخرد، اما باید حس کند مرد کاملی نبوده! چرا؟ چون همسرش هرچه سفره را چیده جای خالی موز، آناناس، پاپایا و دراگون فروت رنجش داده! مثال درباره این دست شرم‌ها و رنج‌های اجباری تا دلمان بخواهد، هست...

خوش به سعادت استوایی‌ها!
اینجا کسی ادعا نمی‌کند که میوه‌های استوایی حرامند یا هرکس در توانش بود و دلش خواست نباید طعم این نعمت‌های رنگین خدا را بچشد. اتفاقاً جبر و زور از طرف دیگری وارد می‌شود. یک عده دانسته و ندانسته میوه‌هایی را تبلیغ می‌کنند که بخشی از آن به‌صورت قاچاق از مرزهای شرقی وارد کشور می‌شود. از طرفی کسی حق ندارد طوری تجویز و تبلیغ کند که اگر کسی دلش نخواست یا نتوانست همرنگ خواص مجازی شود، احساس فقر کاذب کند. در حالی که یخچال خانه همان فرد پر از ارزاق و اقلام دیگری است که او را بی احتیاج به دیگران کرده است. اکوآدور، کلمیبا، برزیل، هندوستان، اندونزی، تایلند و کشورهای حاره‌ای خوش بحالشان شده که چنین جو و رقابتی برای چشیدن محصولاتشان در ایران راه افتاده است.

  http://hadidnews.com/vdcaoyny.49ne615kk4.html
نام شما
آدرس ايميل شما