درحالیکه تحولات منطقه موقعیت آرزوی امریکایی-عبری به نام پیمان ابراهیم را متزلزلتر از همیشه کرده، ترامپ با تهدید کشورهای غرب آسیا خواستار پیوستن آنها به این پیمان شد.
حدیدنیوز؛ «برای من بسیار مهم است که همه کشورهای خاورمیانه به پیمانهای ابراهیمی بپیوندند. این امر صلح در خاورمیانه را تضمین خواهد کرد. از توجه شما به این موضوع متشکرم!» این تهدید جدید ترامپ در شبکه اجتماعی Truth Social منتشر شده است.
«پیمان ابراهیم» در سال ۲۰۲۰ با امضای رسمی امارات متحده عربی و بحرین با رژیم صهیونیستی آغاز شد. بعدها سودان و مغرب نیز به آن پیوستند. هدف رسمی این پیمان، عادیسازی روابط دیپلماتیک، اقتصادی و امنیتی با اسرائیل عنوان شده است.
اما پشت این توافقات، استراتژی کلانی از سوی دولت ترامپ (و تداوم آن در دوره بایدن) وجود داشت که به گفته برخی تحلیلگران، یک هدف اصلی داشت، مدیریت جدید نظم خاورمیانه به نفع اسرائیل و تحت رهبری غیرنظامی آمریکا.
منطبق بر هدف دولت مستقر در کاخ سفید، آمریکا برای تمرکز بر رقابت با چین قصد خروج از غرب آسیا را دارد و حالا کشورهای منطقه با پیمان ابراهیم زیر یوق اسرائیل نظم آمریکایی جانشین واشنگتن در منطقه خواهند بود.
نقش آمریکا از میانجیگری تا طراحی ژئوپلیتیکی
تحلیلگران اعتقاد دارند آمریکا با پیمان ابراهیم نخست به دنبال تثبیت اسرائیل بهعنوان شریک امنیتی کشورهای عربی است. در واقع آمریکا تلاش دارد اسرائیل را نه بهعنوان دشمن بلکه بهعنوان شریک جا بیندازد. این چرخش در هویتسازی امنیتی منطقهای بیسابقه است.
دومین مسئله تضعیف آرمان فلسطین است؛ امضای توافق کشورهای عربی بدون هیچ پیششرطی درباره حقوق فلسطینیها، وزن دیپلماسی فلسطین را بهشدت کاهش داد. آمریکا با این اقدام، یک گام دیگر برای خارجکردن مسأله فلسطین از اولویت جهان عرب برداشت.
سومین مسئله تجزیه نرم منطقه با بلوکبندیهای جدید، تحلیلگران ضدغرب معتقدند پیمان ابراهیم بخشی از یک پروژه تجزیه نرم منطقه به دو بلوک است.
در نهایت نیز واشنگتن با کشاندن کشورهای عربی به سمت عادیسازی با اسرائیل، قصد ایجاد شکاف استراتژیک بین ایران و اعراب را دارد.
طوفان الاقصی و ضربه به طراحی عبری-آمریکایی
هفتم اکتبر ۲۰۲۳ همزمان با عملیات طوفانالاقصی ضربه راهبردی به پروژه پیمان ابراهیم وارد شد، دولت بایدن با رویکردی آرامتر اما پیگیر، تلاش کرد عربستان را نیز وارد این روند کند. مذاکرات غیرعلنی میان ریاض و تلآویو در جریان بود، اما حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ توسط حماس به اسرائیل و جنگ غزه، روند عادیسازی را فعلاً متوقف کرد.
آینده غرب آسیا در صورت گسترش و تثبیت پیمان ابراهیم، از نگاه منتقدان و تحلیلگران مستقل، میتواند تاریک و ناپایدار باشد. دلایل این بدبینی را میتوان در چند محور اساسی بررسی کرد:
شکلگیری صفبندیهای خصمانه
پیمان ابراهیم به جای کاهش تنشها، منطقه را به دو بلوک متخاصم تقسیم میکند، کشورهای عربی نزدیک به اسرائیل و آمریکا و محور مقاومت، این دوگانه، تعامل و گفتوگو را سختتر و احتمال درگیریهای نیابتی را بیشتر میکند.
اسرائیل بهجای صلح، در حال استقرار امنیتی است
هدف واقعی اسرائیل از پیمان ابراهیم، ایجاد پایگاههای اطلاعاتی، جاسوسی و نفوذ امنیتی در قلب جهان عرب است. امضای توافقهای نظامی و اطلاعاتی با امارات و بحرین، حضور موساد در امارات برای رصد ایران و حزبالله، صادرات گسترده فناوریهای نظارتی و سایبری نمونهای از این استقرار امنیتی است.
منطبق بر نظر کارشناسات اینها امنیت را تضمین نمیکند، بلکه منطقه را به عرصه درگیری اطلاعاتی و سایبری تبدیل میکند.
تضعیف استقلال سیاسی کشورهای عربی
پیوستن کشورهای عربی به پیمان ابراهیم عملاً به معنای پذیرش اولویتهای آمریکا و اسرائیل در سیاست خارجی آنهاست. نتیجه این امر کاهش اعتماد مردم به حاکمان، افزایش وابستگی به تسلیحات و حمایت سیاسی غرب و بیثباتی درونی است.
ناپایداری توافقات؛ نه ریشهدار، نه مردمی
پیمان ابراهیم از بالا و با فشار آمریکا امضا شده، نه از دل مطالبات مردمی.
اکثریت مردم جهان عرب همچنان اسرائیل را اشغالگر میدانند. در نتیجه، این پیمان، فاقد پشتوانه اجتماعی است و در برابر تحولات سیاسی شکننده خواهد بود./ فارس