حدید نیوز؛ بعد از اعلام توقف جنگ، یکی از موضوعات محوری، اقدامات ایران در سیاست خارجی و فضای بینالمللی است. این اقدامات که میتواند برای کشور سرنوشتساز باشد، باید بادقت و حساسیت بالا اتخاذ گردد.
حتی اگر برخی اقدامات در نهادهای بینالمللی مثل درخواست محکومیت اسرائیل در شورای امنیت سازمان ملل، نتیجهبخش نباشد، ایران باید روند خود را طی کرده و از موضع ضعف و انفعال رفتار نکند. در ادامه برخی نکات قابلتوجه در این زمینه را بررسی میکنیم.
1. تضمینی درکار نیست
در فضای بعد از آتشبس، گمانهزنیهایی از درخواست ضمانت از آمریکا مبنی بر عدم حمله مجدد اسرائیل به میان بود. اولا باید توجه داشت که آمریکا، خود طرف اصلی جنگ است. درخواست ضمانت از نیروی متجاوز برای مهار متجاوز دیگر، به دور از واقعیت است.
ثانیا، حدود 40 سال مذاکره و توافق با آمریکا، ثابت کرده که هیچ تضمینی در هیچ یک از وعدههای آمریکا وجود ندارد. حتی وعده مذاکره! آمریکا درحالیکه وعده دور ششم مذاکره را داده بود، حمله آغاز شد.
2. درخواست محکومیت آمریکا و اسرائیل به عنوان متجاوز
بر اساس قوانین بینالملل، آمریکا و اسرائیل آغازگر جنگ و متجاوز بوده و باید ضمن شناختهشدن به این عنوان، غرامت خسارتهای وارده به ایران را پرداخت کنند. در این زمینه نیز، هر گونه موضع ضعف و انفعال در تعریف متجاوز، به ضرر منافع و امنیت ملی است. اعلام این دو رژیم بهعنوان تجاوزگر، باید در تمام موضعگیریهای رسمی و بینالمللی ایران دیده شود.
رهبر انقلاب در سومین پیام تلویزیونی خود در خصوص حمله آمریکا به تأسیسات هستهای ایران فرمودند: «به طور مستقل درخورِ پیگیری جزائی در دادگاههای بینالمللی است.»
3. هشدار به بازیگران منطقه
آنچه که مسلم است، کشورهایی در منطقه کمکهای مستقیم و غیرمستقیم در حملات اسرائیل، ارائه کردهاند. دولت و دستگاه دیپلماسی ایران باید با زبان تهدید و هشدار با این بازیگران صحبت کرده و روابط دیپلماتیک خود را از کشور «دوست و همسایه»، به کشوری که در صورت ادامه رفتار، «متخاصم» شناخته میشود، تغییر دهد.
4. موازنه تهدید علیه مسئولان اسرائیلی و آمریکایی
با توجه به تهدید مقامات اسرائیلی و آمریکایی علیه مقامات ایرانی، بهویژه حمله به جلسه شورای امنیت ملی و تلاش برای ترور سران قوا، دستگاه دیپلماسی و دولت باید موازنه تهدید را نسبت به سران دشمن حفظ کنند و حداقل، حالت ابهام را نگه دارند. نه آنکه بر عدم هیچگونه تهدید، تصریح شود.
5. هدف مذاکره، فریب دوباره
با توجه اعتراف آمریکاییها مبنی بر فریب بودن مذاکره و پوششی برای حمله، باید توجه داشت که درخواست مذاکره، میتواند تلهای برای جنگ مجدد باشد. آمریکا ادعا میکند که هستهای ایران نابود شد. سؤال این است که در مذاکرات احتمالی، از ایران میخواهد چه چیزی روی میز مذاکره قرار دهد؟ آیا از ایران میخواهد که موشکهای خود را معامله کند؟
6. خروج از معاهدههای بیفایده
برجام و انپیتی جزو مواردی هستند که یکی از اهداف حضور ایران در آنها، اثبات حسننیت و مسالمتآمیز بودن برنامه هستهای و حذف گزینه نظامی بود. حال که حمله نظامی علیه تأسیسات هستهای صورتگرفته، ادامه حضور در این موارد، بیمعنی و زیانآور است. زیرا با ارائه ضعف و انفعال، دشمن را برای تهدید بیشتر کشور، حریص میکند. بهویژه آنکه زمزمههای جدی از فعال شدن مکانیسم ماشه و پایان همیشگی برجام به میان است.
فارس