>>پايگاه خبری تحليلی حديد نيوز 15 دی 1394 ساعت 11:44 http://www.hadidnews.com/news/33527/پرسش-های-بزرگ-آستانه-جشنواره-سی-چهارم -------------------------------------------------- عنوان : پرسش‌های بزرگ در آستانه جشنواره سی و چهارم -------------------------------------------------- سی و سه دوره از برگزاری جشنواره فیلم فجر گذشته است و هنوز در بر همان پاشنه همیشگی می‌چرخد. متن : به گزارش حدید نیوز؛ در فاصله کمتر از یک ماه مانده به جشنواره سی و چهارم فجر انگار هنوز با دریافت اخبار خوش فاصله داریم و جدا از ایرادهای بزرگ ماهوی به اصل برگزاری جشنواره که هر سال به شکل پرسش هایی جدی مطرح می شود و البته مسوولان سینمایی پاسخ روشنی برای شان متصور نیستند، در خصوص شکل اجرای جشنواره نیز هنوز خبری نشنیده ایم که سر ذوق مان بیاورد و دلیلی باشد تا با نگاه امیدوارنه تری این سه هفته باقی مانده تا شروع جشنواره را پشت سر بگذاریم. خبرهای خوب کجاست؟ اهالی سینما می گویند جشنواره فیلم فجر به نوعی تحویل سال سینمای ایران به حساب می آید که با وجود ایرادهای فراوان نسبت به ماهیتبرگزاری و نوعبرگزاری اشهمواره برای حضور چشمگیر در مهمترین بخش های آن سر و دست می شکانند. در واقعشاید برای بسیاری از سینماگران مدل اجرایجشنواره چندان مهم نباشدو به حضور صرفدر بخش های اصلی آن اکتفا کنند.این سینماگران هر ساله به روی کاستی هاواشتباهاتی که در نحوه برگزاری این فستیوال رخ می دهد چشم می پوشند واحساس می کنند جشنواره فجر چیزی بیش از آنچه طی سی و اندی دوره اشنشان مانداده چیزی برای ارائه ندارد اما خب طبیعی است که مطالباتاهالی رسانهو مردمهر سال بیشتر از قبلباشد ودنبال اتفاق های بهتری بگردند که هنوز نشانه هایی از این اتفاق های خوب در دوره سی و چهارم به گوش نرسیده است. جشنواره مردمی؟ جشنواره فجر به ادعایدبیر تازه اشیک جشنواره و جشنی مردمی استکه باید از سیاست و سیاسی بازی دور باشد. در واقع هدف گذاری دبیر و مسوولان جشنوارهدر این خصوص منطقی و صحیحبه نظر می رسد اما وقتی چنین ادعایی مطرح می شود باید برای به کرسی نشاندن موضوعی که به عنوان یک اصل ارائه شده دنبال نشانه ها و حقایق موجود رفت. در واقعاینکه جشنواره فجر یک جشنواره کاملا مردمی است تنها شعاری دهان پرکن برای مسوولان برگزاری این فستیوال بوده که کارکردی هم ندارد وگرنه همه می دانند جدا از فاصله گرفتنقاطبه مردم با جشنواره و علاقه مندی تنها طیف محدودی به جشنواره مثل دانشجویان سینما -پل ارتباطی چندانی نمی توانبین مردم با جشنواره فجر برقرار کرد و انگ دولتی بودن و اعمالنظر همه جانبه دولت در برگزاریو به سرانجام رساندن آن همواره به پیشانی اش چسبیده است. مشخصا ایستادن در صف های گیشه،خریدن بلیتو در نهایتارائه آرای مردمی آن هم به شکل کاملا نامنظم و ناشیانه( از تغییر سئانس نمایش فیلم ها گرفته تا کم بودن تعداد سالن ها، کیفیت پائین نمایش، نحوه اکران، نرسیدن فیلم ها به اکران و مشخص نبودن روال دریافت آرای مردمی)تنها نشانه های مردمی بودن این فستیوال به حساب می آیند وگرنه تمام هیاهو و زرق وبرق های موجود در حاشیه جشنوارهبین اهالی سینما و رسانه هابرقرار است و به عبارت صحیح ترفجر، جشنواره ای دولتیبا استقبال نسبتا چشمگیر از سوی رسانه ها و سینماگران است نه مردم. دبیرتئاتری، دور از سینما، دور از رسانه وقتی حجت الله ایوبیسکان امور اجرایی جشنواره را از علیرضا رضا داد گرفت و به محمد حیدری سپردبرایاین تغییر فلسفه ای داشت که چندان منطقی به نظر نمی رسد.ایوبی می گفتلزومی ندارددبیر جشنواره هر سالیک فرد مشخص باشدو به همین خاطر با وجود رضایت نسبی از عملکرد رضادادفرد دیگری را جایگزین او کرد ؛ فارغ از اینکهتغییر افراد صرفا به معنای القای تفکرات و ایده های نو برایپیشبرد بهتر امور نخواهد بود و گاهی تجربیات اجرایی مدیران سال گذشتهو ایجاد تغییرات هوشمندانه در جهتاجرای بهتر و کم اشکال ترشدن جشنواره می تواند نتایج بهتری دربر داشته باشد. با وجود اینطرز تفکر نه چندان قابل قبول ،ایوبی تغییر دلخواهش را انجام داد و یکی از مدیران همراهخود طی سال های اخیر را به عنوان دبیر جشنواره برگزید. محمد حیدری که سابقه تئاتری اشدر رزومه کاری او سنگینی می کندحالا دبیر معتمد ایوبی استکه بین سوابق او با سینما و رسانه نمی توان ارتباط چندانی پیدا کرد. دبیری که مدیریت تئاتر شهر یا برگزاریجشنواره تئاتر فجر مهمترین و پررنگ ترین پست های اجرایی اش به حساب م آیندو تنها با در دست گرفتن موزه سینما در یک سال اخیر به سینماگران نزدیک شدهحالا دبیر اجراییمهمترینویترین سینمای ایران است . به غیر از این هموارهاز دبیر یک جشنواره، نزدیکی به رسانه ها و برقراری ارتباطی که نشان دهد روابط عمومی را خوب می فهمد، انتظاربه جایی است که به نظر نمی رسد حیدری صاحب اینفاکتورهایاساسی باشد. پنهان پشت ستاره ها ستاره بازی مهمتریندستاورد دبیر امسال جشنواره فجر در فاصله سه چهار هفته ای تا شروع این فستیوال بوده است.جدا ازبه کار گرفتن تصویری از مرحوم خسرو شکیبایی در پوستر رسمی جشنواره که به نوعی شاخصه ستاره بازی تیم اجرایی جشنواره امسالتلقی می شود استفاده از چهره هایی مثل شهاب حسینی و مهتاب کرامتیبه عنوان مشاوران هنری و البته حضورچهره دیگری به نام کتایون ریاحی و بنیاد خیریهاش در کنار سینمای مردمیاتفاقی بوده که توسط این دبیر تئاتری در جشنواره فیلمو سینما رقم خورده است .حضور مشاوران البتهبیشتر شبیه یک حضور نمایشی است که به قول دبیرجشنواره می تواند پل ارتباطی بینمردم و جشنواره و البته از بین برندهدیوار بین مدیران دولتی و سینماگران باشد. واقعیت این است که هیچ کس نسبت به کارکرد ستاره هادر چنین فستیوال هاییشک ندارد و همان طور که خود حیدری گفته این اتفاق در تمام دنیارخ می دهد اما واقعیت این است که کارکرد ستاره ها تنها حضور در کنفرانسهای خبریپیرامون جشنواره و کمک فکری به دبیر اجرایی اش نیست.در واقع مهمترین اتفاقی که می توان با حضور چهرهها در جشنواره رقم زد فعلا مغفول مانده و به آن پرداخته نشده است؛ اینکه چهره ها و ستاره های سینما به عنوان سفیران جشنوارهدر تمام برنامه های تبلیغیمربوط به این رخدادشرکت کنند و حضورشان صرفقرار گرفتن در کنار دبیر حین سخنرانی های مطبوعاتیاش نباشد.در واقع با اتفاقاتی که امسال رخ داده بیشتر این طور به نظر می رسد که دبیر جشنواره با استفاده ازستاره هاو پنهان شدن پشت نام و محبوبیت آنهاقصد دارد برنامههای نداشته اش را پیش ببردهر چند امروز خبر استعفای شهاب حسینی از سمت مشاور دبیر جشنواره به خاطر موضع گیری او درباره فیلم آشغال های دوست داشتنی نشان می دهد که آقای دبیر باید فکر دیگری کند و راه دیگری بجوید. تمام ایرادهای یک جشنواره جشنواره فیلم فجر هر سال دارای اشکال و ایرادهای بزرگ و کوچک بسیاری بوده که انگار دل بستن به حل و فصل حتی بخشیاز آنها یک امید واهیاست و تنها یک خیالپردازی یا فانتزی تکراری اذهاناهالی سینما و دوستداران جشنواره خواهد بود. اینکه هر سال فیلم ها بدون اعمال فشار و سانسور مجوز حضور در جشنواره را دریافت کنندتقریبا یک آرزوی محال است اما غیر از این غیبت کارگردان هایطراز اول در جشنواره که هر سال بیشتر و بیشتر می شود، متولد نشدن هیچ پدیده ای چه در عرصه فیلمسازی چه در بازیگری و حتی صنوف مربوط به سینما در حالی که هر سال باید منتظر رخ نمودن چند پدیده بود- ایرادهای بزرگی است که حالا با تکرار هر ساله تبدیل به اتفاقاتی آزاردهنده شده است.غیر از اینهابه انتخاب های از پیش تعیین شدهکه باعث میشود رقابتها واقعی و سالم نباشد باید اشاره کرد.درگیر نبودنتمام صنفهای سینما با جشنواره در حالی که باید نمایندگان تمام صنوف هم در این عرصه دیده شوند، هم درگیر جشنواره باشند یکی دیگر از ایرادهایی است که می توان به این فستیوال وارد کرد.جدا از این، بحث محوریت کاخ جشنواره هم معضل دیگری است که باید حل شود؛ اینکه تمام اتفاقاتو هیاهوی جشنوارهاگر به سطح بین المللی نمیرسد و جهانی نمیشود حداقل بایددرسطح شهر و استانهای کشور گسترده شود و همه چیز محدود به کاخ جشنوارهنباشد. همه نگاه ها به رئیس کاخ بهروزغریب پوربا سابقه اجرایی مثبتی که دارد می تواند یکی از معدود تغییرات دلخوش کنندهاین جشنواره باشد. غریب پور حالا تمام امور محدود به کاخ جشنواره رادر دست دارد و چنانچه واقعا خودش با ایده ها و نوع مدیریتش بتواند کارش را پیش ببرد می توان منتظر اتفاقات بهتری حداقل در مرکز اصلی جشنواره بود. اعمال تغییرات یا شرح وظایف؟ این دیگر تبدیل به یک روال عادیدر بین مدیران سینما و مشخصا دبیران جشنواره شده که به محض شروع فعالیتشان در سمت جدیدبه جای اینکه از اعمال تغییرات مثبتونگاه تازه به نوع اجرای جشنوارهبگویند وظایف خود ر ا در قالب تغییر بیان می کنند طوری که مخاطب باور می کند دبیر جدید قرار استوظایف اولیه و مشخص خود را به عنوان تغییر مطرح کرده و البته در واقع امر به عنوانیک اتفاق بهتربه خورد مدیران بالادستی اش دهد . حقیقت اینکه تمام تغییراتی که دبیران جشنوارهاز آن دم می زنندتنها وظایف یا در نهایت تغییراتی سطحی است که نمی تواندبه عنوان یک اتفاق خوب قلمداد شود.اینها همه کار اجرایی سادهدبیرانی است که تنها به خاطر تغییرات پی در پی افراد در این پسترخ می دهد و دبیر جدیدتنها به بخشهایی که خودش اهمیت میدهد پرداخته و از این حرکت به عنوان نقطه قوت خودش یاد میکند وگرنه همه میدانند طی این سالها تغییرات اساسی در مدل برگزاری جشنواره صورت نگرفته .مثلا اینکهبخش بین الملل از جشنواره جدا شده یا کاخ رسانه و سینماگران مستقل شدهو البته ساعت برگزاری نشستهای خبری تغییر کرده ،همهاتفاقات مثبت اما کوچکی است که نمیتواندیک اتفاق و حرکت رو به جلو باشد و هموارههمه تغییرات در سطح باقی میماند. تعیین تکلیف برای اکران سالانه فیلم هایی که در جشنواره فجر هر سال به نمایش در می آید به نوعیکلبرنامه اکران سال آینده یا حداقل بخش عمده ای از آن رامشخص کرده است اما این اتفاق هم نقص بزرگی را به وجود می آورد که باید برای حل این مشکل فکری کرد.در واقع به نظر میرسد دبیر و هیات انتخاب هر جشنوارهباچینش فیلم ها و گزینش برخی از محصولات سینمای ایران تکلیف یک سال آینده اکران سینماها را روشن می کنند غافل از اینکهاین گزینش باعث می شودفیلم های خارج از جشنوارهدر اکران عمومی سال آینده بلاتکلیف بمانند. سیمرغی که بالهایش ریخت با کسر اعتبار جایزه اصلی جشنواره فجر طی ادوار اخیرحالا المان جشنواره و تندیس بهترینها بیست مرغ یا ده مرغی است که وزن سال های گذشته را ندارد.جدا از تغییر شکل تندیس سیمرغ که تغییرات متوالی اش یک خطایآشکار به حساب می آید و به نوعی ماهیتجشنواره و قدمت آن را زیر سوال می برد از اعتبار سیمرغهای جشنوارهبه شکل قابل توجهی کاسته شده و نام سیمرغ خدشه دار شده است.دو سال قبل بود کههمه سیمرغها به سمت یک فیلممشخص پرواز کرده بودند اما ناگهان در لحظات پایانی تغییر مسیر دادند، یا سال گذشته فیلمی که بیشتر سیمرغ ها را مال خود کرده بود،تنها یک روز بعد از اکران عمومی از پرده سینماها پائین کشیده شدو این اتفاق تلخ درکناربیرونگذاشته شدن فیلمهای قابل توجهی مثلخانه پدری همه در پائین آوردن اعتبار سیمرغ و ریختن پر و بال این پرنده افسانه ای دخیل بودند.غیر از اینکنار گذاشتن ناگهانی فیلم هایی که در حین جشنواره دچار حاشیه های عجیب و غریب شدند و تنها بعد ازیکی یا دو سئانس نمایشاجازه اکران نیافتندبه اعتبار و ارزش جوایز این جشنواره لطمه زده و البتهبحث رقابت رالوث کرده است. این همه پرسش و پاسخ برای چه؟ نشست های مطبوعاتیفیلم های سینمایی جزئی جداییناپذیراز جشنواره فجر طی سال ها اخیر بوده اند که بعضا به حاشیه هم کشیده شده است.امسال قرار است این نشست هایک روز بعد ازاکرانهر فیلمبا حضور عوامل آن برگزار شودتا رسانه های نوشتاری قادر به پوشش خبری این نشست ها باشند .در کنار این اتفاق مثبت که باعث خواهد شد نمایندگان رسانه ها با فراغ بال بیشتری فیلم ها را تماشا کنندو با حوصله به ارسال خبر و گزارش خودشان برسند یک نکته منفی رخ خواهد داد.در واقعاین تغییر می تواند منجر بهایجاد راه فراری برای عوامل فیلمهای ضعیفباشد که فردای اکران فیلم خودو با خوابیدن غائله ها به راحتی از پاسخگویی به رسانه ها شانه خالی کنندو حتی در نشست مربوط به فیلم شانحاضر نشوند.جدا از ایناتفاق که به شکل اجرایی نشست های مطبوعاتی فیلم ها مربوط می شود پرسش اصلی این است کهماهیت و فلسفه برگزاری این نشسها چیست و مسوولان جشنواره از برگزاری این نشست های پرسش و پاسخ دنبال چه هدفی می گردند؟ چرا در کناراین نشستهاکه مهمترین کارکردش پر کردن گالری تصاویر خبرگزاریهاست، ورکشاپ های آموزشی و مباحثی کهدر حوزه بررسی و نقد فیلم نتایج سودمندتری خواهد داشت برگزار نمی شود و همه چیز در حد یک شوی رسانه ای باقی میماند؟